loading...
مهتاب
مهرداد غفاریان بازدید : 13 چهارشنبه 27 دی 1391 نظرات (0)

 

pass the buck
تقصیر را گردن دیگران انداختن، کاسه کوزه را سر دیگری شکستن

No one will take the blame for the mistake. They keep passing the buck.
هیچ کس تقصیر این اشتباه رو نمی پذیره، اونها همچنان کاسه کوزه را سر هم میشکنند

strike while the iron is hot
تا فرصت هست کار رو انجام بده، تا تنور داغه نون رو بچسبون

The boss is in a good mood today. Go and talk to him about your salary increase now. You've
got to strike while iron is hot
رئیس امروز حالش خوبه الان برو و راجع به اضافه حقوقت باهاش حرف بزن. باید تا تنور داغه نون رو بچسبونی 

pull strings
از نفوذ دیگری برای رسیدن به اهداف استفاده کردن، پارتی بازی کردن

Pat was officially interviewed for the job, but he also had his uncle pulling strings behind the scenes
پت رسما برای این شغل مصاحبه شده بود ، البته در پشت صحنه پارتی عمویش رو هم داشت

pull someting off
راست و ریست کردن، ردیف کردن، انجام دادن

Yes, I can pull it off
بله من می تونم ردیفش کنم
go over someone's head
کله کسی را خوردن

I hope my lecture didn't go over the students' heads
امیدوارم سخنرانیم کله دانشجوها رو نخورده باشه

Come off it
دست بردار، چرند نگو

Come off it, Bill! I don't believe you
چرند نگو بیل، من باور نمیکنم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    نظرسنجی
    به نظر شما کدام کتاب برای آموزش زبان بهتر است؟
    آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 7
  • آی پی امروز : 14
  • آی پی دیروز : 8
  • بازدید امروز : 17
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 17
  • بازدید ماه : 19
  • بازدید سال : 40
  • بازدید کلی : 2,344